۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

«صدای بی صدایان» در دفاع از زندانیان و محکومان به اعدام غیرسیاسی



هدف ما دفاع از هر کسی است که به اتهامات یا به دلایل غیرسیاسی در زندان به سر می برد و یا حکم اعدام برایش صادر شده است. به باور ما، دستگاه قضایی رژیم جمهوری اسلامی، ناعادلانه و غیرانسانی است؛ چرا که قوانین جزایی آن که بر اساس شریعت اسلامی است، به علاوه دیگر سیاستها و قوانین ناعادلانه رژیم، عامل اصلی ناهنجاری های اجتماعی در ایران است
.
ما مخالف اعدام و مخالف زندان هستیم و آن را غیرانسانی می دانیم و از همه زندانیان با هر جرمی دفاع می کنیم و معتقدیم که با زندانیان غیرسیاسی همانند زندانیان سیاسی در زندان های جمهوری اسلامی رفتار ضدانسانی صورت می گیرد. احساسات و سرنوشت خانواده های این زندانیان نیز برای ما مهم است؛ چرا که خانواده زندانیان سیاسی عموما از خانواده زندانیان اجتماعی در وضعیت بهتری در نزد افکار عمومی قرار دارند، و خانواده های زندانیان اجتماعی بی پناه تر هستند و درد فقدان عزیزان خود را باید به تنهایی به دوش بکشند.
از دید ما، بسیاری از کسانی که در زندان به سر می برند و حقوق انسانی شان پایمال می شود، عمدتا از طبقه محروم جامعه هستند، و بنابراین، خود و خانواده های شان نیاز به کمک و حمایت دارند. به باور ما، زندان طرد کسانی است از افراد جامعه که دچار مشکل شده اند. وقتی کسی در زندان به همراه کودکش به سر می برد، به او تجاوز می شود یا با او برخورد غیرانسانی می شود، دیگر فرقی نمی کند که زندانی سیاسی باشد یا غیرسیاسی. وقتی کسی را در زندان شکنجه می کنند، برای ما فرقی نمی کند که جرمش چیست .
ما تلاش می کنیم که با کمک مردم، اسامی اعدام شدگان و محکومان به اعدام و زندانیان اجتماعی را جمع آوری کنیم و رفتاری که با آنها شده است را منعکس کنیم و منبعی باشیم مانند یک بانک اطلاعاتی حقوق بشری که ظلم هایی که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نسبت به آنها روا داشته است را افشا کنیم. حمایت از زندانیان گمنام، محروم و بی پناه از جمله وظایف ماست؛ و امیدواریم به مرور بتوانیم پای درد دل آنها و خانواده شان نیز بنشینیم.
لطفا مطالب خود را از طریق پیام خصوصی در فیسبوک به شکل ناشناس و با اسم مستعار برای ما بفرستید تا منتشر کنیم. می خواهیم بدانیم و به دنیا نشان دهیم که چه برخوردهای غیرانسانی ای با زندانیان اجتماعی در ایران می شود و چه مشکلاتی برای خانواده های آنها به وجود آمده است. امیدواریم با کمک مددکاران اجتماعی و وکلا و خانواده ها و مردم بتوانیم صدای بی صدایان زندانی باشیم. به یاد داشته باشیم که زندان فرار از حل معضلات اجتماعی است و حکم قرنطینه کردن کسانی را دارد که به آن دچار شده اند. پس زندان و اعدام، راه مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی نیست.

«صدای بی صدایان»
دوشنبه، ۴ آذر ۱۳۹۲

صفحه فیسبوک «صدای بی صدایان» " در دفاع از محکومان به اعدام و زندانیان غیر سیاسی و خانواده های آنان"
 

https://www.facebook.com/sedaye.bisedayan
 

امید جان يادته ؟ خاطرات خواهر یک اعدامی





امید جان يادته؟
بخشي از خاطرات من از اميد
خاطراتم از اونجا شروع شد كه:
يادمه من و بابا و مامان خونه بوديم.بچه ها رفته بودند مدرسه. هرچند كه دي ماه بود ولي آفتاب تندي فضاي خونه رو گرفته بود.مامان درد داشت و جيغ ميكشيد بابا دست و پاشو گم كرده بود به سرعت از پله ها رفت پايين و چندتا از همسايه هارو خبر كرد بعد قابله (ماما)اومد. منم پهلوي مامان نشسته بودمو گريه ميكردم.حتي لباسهاش و رنگشونو يادمه.دور و بر مامان شلوغ شد يه لگن مسي آوردند منو بابارو بيرون كردند.نميخواستم برم ولي گفتند خوبيت نداره تو اينجا باشي.آخه من هنوز چهار سالم بود و تا اون لحظه زايمانو از نزديك نديده بودم. همراه بابا به اتاق مجاور رفتيم.بابا خيلي عصبي بود و دستشو از پشت قلاب كرده بود و طول اتاقو ميرفت و ميومد منم اداي بابامو در مياوردم گاهگاهي زير چشمي بهش نيگاه ميكردم تا حركت جديدي نكنه و من ازش غافل بشم.در همين حين صداي گريه نوزاد شنيديم.بابا به سرعت دويد به طرف اتاق بغلي و منم دنبالش.ولي بازم راهش ندادن و گفتند الآن زوده اما مژده بديد بچتون پسره و حال جفتشون خوبه خنده از لباش شكفت ديگه اون حالت عصبي رو نداشت.عضو جديدي وارد خونمون شده بود.اسمشو گذاشتند اميد .اميد شد ته تغاري خونه و عزيزدردونه مامان و بابا.بعد از مدتي بابارو منتقل كردند تهران اميد يواش يواش بزرگ ميشد به حرف افتاده بود اونقدر شيرين زبوني ميكرد كه همسايه ها همش ازش حرف ميكشيدن ميگفتند بگو سيب زميني واونم ميگفت ديب دميني.عاشق ديب دميني گفتنش بودم. توي اون سالها اميد از ناحيه پا دچار مشكل شد با تزريق آمپول اشتباهي يه پرستار تو رگش فلج شد .واكسن فلج هم هنوز نيومده بود.هر روز كار مامان شده بود اميد رو ميذاشت رو كولش و اگه بچه ها مدرسه نبودن با يكي از اونها در غير اينصورت تنهايي ميبردش بيمارستان برق بذاره.بميرم براش مامانمو ميگم كف پاهاش تاول ميزد و كمر درد ميگرفت.بابا هم همش پادگان بود همه اينا به اميد بهبودي اميد بود كه راضي بود هر سختي رو به جون بخره.پاهاش خوب شد ولي اي كاش هيچوقت خوب نمشد روي ويلچير ميشست و جلوي چشم همه ما بود.بخدا خودم كنيزيشو ميكردم و خبر اعدامشو نميشنيدم.اما با تقدير الهي نميشه جنگيد و كاش آورد.مامان هر ماه براش روضه گذاشته بود. بعد از اون مامان دو يا سه بار سقط جنين كرد مثل اينكه اميد نميخواست كس ديگه اي جاشو بگيره هميشه دوست داشت عزيز دردونه و ته تغاري باشه.

******راستي اميد يادته ظهرها خودمونو بخواب ميزديم تا مامان خوابش ميبرد ميومديم كوچه تو خاكها تيله بازي ميكردي.ازت خواستم يادم بدي گفتي مگه تو پسري؟چه تيله هاي قشنگي داشتي بهت گفتم به منم ميدي بعد چنتا از اون معموليهاش دادي يه دونش خيلي قشنگ بود ازت خواستم بهم دادي و با وجود اينكه دوسش داشتي گفتي مال تو .قربون اون مرامتو فداكاري برم.رو آسفالت سر كوچه شكل دوز رو ميكشيدي شيش تا سنگ مياوردي سه تا مال من سه تا مال خودت دوز رو يادم دادي.
عيدا رو يادته لباسامونو ميپوشيديم.سال كه تحويل ميشد اولين جاييكه ميرفتيم خونه دايي بود بعد جاهاي ديگه. عيدي هامونو جمع ميكرديم و به هم پز ميداديم كه مال كي بيشتره.خوب معلومه مال تو بيشتر ميشد چون كوچيكتر بودي بعضيها فقط به تو عيدي ميدادند.اصل‍ا" هفت سنگ و قايم باشك يادته.
بزرگتر شدي تو دوچرخه سواري كورس ميذاشتي بعد بيراهه ميرفتي و جر ميزدي.چه خاطراتي داشتيم.مهدی ميگفت عكسهاي گوگوش منو كش ميرفتيد و به خودم ميفروختيد.
يادته يه روز ظهر بابا براي استراحت اومد خونه تا خوابش برد سوييچ ماشينو برداشتي گفتي بريم رانندگي گفتم اگه بابا بفهمه چي؟گفتي زود مياييم اون موقع براي اولين بار پشت فرمون نشستم. خاطرات از برف بازي و چهارشنبه سوري و تكيه آقا منصور, اجاره فيلمهاي هندي و گرفتن ويديو بخصوص شب جمعه ها كه همه دور هم جمع ميشدند نميخواستي به كسي بد بگذره تمام شعرهاي هندي رو بلد بودي و ميخوندي.
من ازدواج كردم و نزديك شما بودم تا محمود رو ميديدي ميگفتي صفا-عشق-چمنتم(چاكرتم-مخلصتم-نوكرتم).چه شبهايي كه براي اينه من از خواب بيدار نشم شیدا رو وقتي گريه ميكرد ميبردين بيرون آخه محمود دانشجو بود و بابلسر بود.آآآآآآآآآآآآآخ فداي دل, دل پررحمت بشم.
شما كوچ كرديد به شهرستان فاصلمون زياد شد.عاشق شدي و ازدواج كردي صاحب دو دختر دوقلو شده بودي.ديگه كمتر ميديدمت.
هميشه ميگفتم اميد موهاتو سر بالا بزن بهت مياد ولي گوش نميكردي.تا........اينكه اومدي ديدنم. همهمون سياه پوش تو بوديم ,خوشتيپ تر از هميشه ,لاغرتر شده بوديو موهاتم سر بالا داده بودي , موهاتم سر بالا زده بودي, نميدونم به خاطر دل من بود يا نه؟ با كلي سي دي فيلم .بغلم كردي و گفتي دلم برات تنگ شده ,گفتم منم همينطور .گفتم بيا تو, گفتي خونه منتظرن.منظورت خونه ابديت بود.
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ کاش كه هيچوقت از اون خواب بيدار نميشدم . پهلوت بودم تا دلتنگ هم نشيم . بازم بهم تيله ميدادي و بهم ميگفتي ديب دميني و كاش هاي ديگه.
وقت اذانه ميخوام نماز بخونم حتما برات نماز ميخونم. اميدوارم كه هميشه روحت در آرامش باشه.
اميدّ جان يااااااااااااااااااااااااااااااادته؟ خواهر داغديدت: فروزان

 از خدا ميپرسم كه اين چه حكم و عدالتيه تو اين حكومت انجام ميدن آخه اين انصافه كه كسي رو به جرم داشتن 27 گرم شيشه و براي اولين بار مزه تلخ زندان كشيدن اعدام كنند؟توي بي بي سي داشت از مالزي ميگفت و اينكه تو ايران با داشتن 50 گرم شيشه اعدام ميكنند پس اينا حكم هاي خودشونم قبول ندارن و از هركي خوششون نياد حكم اعدام صادر ميكنند.البته من كار فروشندگان و توزيع كنندگانشو قبول ندارم مشكل من اجراي حكم تو اين حكومته.


پاینوشت : این خاطرات مربوط به یکی از اعدام های اخیر می باشد که نام ایشان هرگز از طرف منابع رسمی حاکمیت منتشر نشد و سندی است مبنی بر اینکه عده زیادی از اعدامی ها حتی نامشان از طرف دولت ایران هرگز منتشر نمی شود.
ضمنا اسامی مستعار می باشند.

۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

صحبت از پژمردن یک برگ نیست ----- وای جنگل را بیابان می کنند!!!


بار دیگر منابع طبیعی این مرز بوم مورد تاراج مسؤلین قرار گرفت،بعد از جنگل تراشی جنگل های مازندران این بار،نوبت جنگل تراشی جنگل های شمال ایران (تالش) با نام نمونه برداری و با مجوز منابع طبیعی و سازمان جنگل ها از جنگل های شهرستان ماسال شد.سال ها پیش با فعالیت و مبارزه جوانان این شهر با شرکت های دولتی مانند شفارود ،این جنگل ها از سوی دولت "صیانت شده" نامیده شدند.                                                                                                      در روزهای ابتدایی شهریور گزارشاتی مبنی بر صدور مجوز قطع 35 اصله درخت برای نمونه گیری به دوستان فعال سبز رسید اما بیش از 100 درخت توسط پیمانکار سازمان جنگل ها قطع شده بودند که پس از پیگیری روشن شد که 150 تا 200 اصله درختان جوان و باستانی تحت عنوان مجوز سازمان جنگلها، قطع شده اند .
با توجه به اینکه این گونه درختان به سختی تجدید پذیر می باشند باید از ریس این سازمان پرسید نمونه برداری به چه منظور بوده است ؟و چرا از یک گونه درخت در یک محدوده بیش از یک اصله نمونه برداری شده است؟ شاید ایشان هم از ترس کتک خوردن از نماینده منطقه کمک به اشتغال زایی و درآمد زایی کرده اند.قابل ذکر است احتمال ادامه این روند همچنان باقیست و اگر مبارزه و یا تلاشی نشود با عناوین و مجوز های گوناگون هر روز شاهد نابودی قسمتی از جنگل های کشور خواهیم بود .از تمام کسانی که این خبر را می خوانند درخواست می شود با سکوت خود به نابودی این گنجینه ی ارزشمند کمک نکنند.
 
 هشداری برای جنگلتراشان 
روز سه شنبه 92/06/12 مردم و گروههای زیست محیطی ماسال جلوی کامیونهای حمل چوب را گرفتند، ممانعت از حمل چوب جنگلی در تاسکوه باز توسط شیرمرد دوستدار جنگل بهروز یعقوبی به همراهی بومیان و تعدادی از اعضای گروه سبز انجام گرفت. این کامیونها به کلانتری ماسال هدایت شدند. در حرکتی خودجوش جمعیت در مقابل کلانتری ماسال تجمع کردند. نمایندگانی از جمعیت با کلانتری صحبت کردند و...با توجه به مجوز پیمانکار و نیز دستور دادستانی و فرماندهی انتظامی و نیز موافقت مشروط تجمع کنندگان ،کامیونها تحویل پیمانکار شد.





۱۳۹۲ مرداد ۱, سه‌شنبه

اعتراض به قطع درختان خیابان ولیعصر تهران‎ روز چهارشنبه ۲ مرداد ۹۲ ، از ساعت ۱۰ تا ۱۲ ، مقابل ساختمان شهرداری



میدان امام خمینی، خیابان خیام، خیابان بهشت، ساختمان مرکزی شهرداری تهران. (جنب پارک شهر)

دوستان، روز چهارشنبه ۲ مرداد ۹۲ ، از ساعت ۱۰ تا ۱۲ ، مقابل ساختمان شهرداری تهران (میدان امام خمینی، جنب پارک شهر) تجمع آرامی خواهیم داشت که در آن شعاری سر داده نمیشود . این یک حرکت سیاسی نیست ، یک مطالبه ی اجتماعی است . ما اهمیت محیط زیست و به خصوص درختان شهرمان را به شهرداری یادآوری میکنیم .

پس با حضورمان، حمایت خود از محیط زیست را نشان میدهیم.
  منبع خبر فیسبوک


  
                                                                                                                                








کشتار ٨٠ نهنگ ملوان (pilot whale) توسط مردم بومی جزیره فارو کشور دانمارک




روز یکشنبه ٣٠ تیر ماه ؛
کشتار سالیانه نهنگ ها منحصر به کشور ژاپن نیست در برخی جوامع به ظاهر متمدن غربی (عمدتا در کشورهای اسکاندیناوی) هم این کشتار به بهانه تهیه غذا هرسال در تابستان یعنی در درست در زمان زایمان و شیردهی این حیوانات انجام میشود.
........
"اما با ٢ تفاوت بسیار ویژه با اتفاق مشابه در ژاپن":

تفاوت١- رکورد حداکثر تعداد پستانداران دریائی کشتار شده در هر سال که در همین جزیره بوده است ٩٥٠ فرد (نر- ماده - نابالغ) از ٢ گونه پستاندار دریائی گزارش شده است که این تعداد به دلیل کاهش چشمگیر جمعیت این حیوانات هر سال کمتر از سال قبل نیز بوده است اما در کشور ژاپن به تنهائی، رکورد تعداد کشتار این حیوانات به ٢٣ هزار فرد از ١٣ گونه از انواع نهنگ و دلفین در ٦ ماه از سال هم رسیده است که این بیشتر شبیه به نسل کشی سالیانه پستانداران دریائی کل آب های کره زمین که در مسیر مهاجرت سالیانه خود به شکل گروهی قتل عام میشوند میباشد.
........
تفاوت ٢- نسل کشی سالیانه هزاران دلفین و نهنگ در کشور ژاپن فقط و فقط به دلیل سود میلیاردی حاصل از فروش دلفین های انتخاب شده از میان گروههای صید شده به پارک های دلفین در سراسر جهان ادامه دارد و توسط دولت ژاپن به شدت حمایت میشود. مابقی دلفین ها که به گوشت تبدیل میشوند اغلب به عنوان گوشت ماهی تن یا سایر ماهی ها به فروش میرسند و حتی بسیاری از مردم ژاپن تا قبل از اطلاع رسانی ها از وجود این صنعت ویرانگر در جنوب کشورشان بیخبر بوده اند.
البته در پس این صنعت غیر انسانی بهانه های واهی نیز از طرف سازمان ماهیگیری ژاپن برای توجیه کشتار دلفین ها، مانند کم شدن ماهی ها به علت مصرف دلفین ها از آنها بار ها مطرح شده است.
........
کمتر از ٤٠ روز تا شروع فصل شکار دلفین ها در ژاپن باقی مانده است...
- اما کاری از ما در این سوی کره زمین برای کند کردن این رویه نابودگر ساخته است؛
فرهنگ سازی و اطلاع رسانی برای اطرافیانمان برای تحریم پارک های دلفین و دلفیناریوم ها در هر کجا و هر کشوری میباشد.
چرا که <<دلیل اصلی>> گرفته شدن جان این تعداد باورنکردنی از این حیوانات شگفت انگیز در هر سال، بیزینس کثیف و پر سود این قبیل پارک ها میباشد.


منبع خبر فیسبوک

قطع شبانه درختان خیابان ولیعصر ؛ چرا ؟


قطع شبانه درختان خیابان ولیعصر ؛ چرا ؟


سلامت نیوز : "6 اصله درخت حوالی میدان ونک در خیابان ولیعصر به بهانه آفت‌زدگی قطع شدند، این درحالی است که این درخت‌ها نه‌تنها در فهرست میراث ملی ثبت شده بلکه قرار است پرونده ثبت جهانی آن نیز به یونسکو ارسال شود، بنابراین باید برای قطع درختان از سازمان میراث فرهنگی استعلام گرفته می‌شد. سید محمد بهشتی، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی در این رابطه به آرمان می‌گوید: قطع درختان با اینکه بی‌خبر از سازمان میراث فرهنگی انجام شده است، اما جزو تخلفات سازمان محسوب می‌شود زیرا سازمان میراث فرهنگی وظیفه دارد نسبت به آثار ثبت‌شده که تحت مسئولیتش هستند وظیفه‌شناس باشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ خیابان ولیعصر تهران، هفتم دی‌ماه سال 90 به ثبت ملی رسید و سازمان‌هایی از جمله شهرداری موظف به دریافت استعلام از سازمان میراث فرهنگی برای انجام هر طرحی در این خیابان شدند.هومان خاکپور فعال محیط زیست، قطع درختان به‌دلیل آفت‌زدگی را عذر بدتر از گناه می‌داند و به آرمان می‌گوید: درخت چنار یکی از دیرزیست‌ترین درختان است و عمرشان به بالای هزار سال می‌رسد.
با توجه به این موضوع احتمال اینکه درخت چنار با عمر 100-50 سال دچار خشکیدگی و پوسیدگی بشود بسیار کم است تا جایی که حتی بخواهند این درخت‌ها را قطع کنند! از سویی دیگر این فعال محیط زیست تاکید کرد: اعلام این موضوع که قطع درختان به‌دلیل آفت‌زدگی است، عذر بدتر از گناه است. مسئولان فضای سبز تهران و شهرداری چطور نسبت به درختان این منطقه که جزو ثبت ملی هستند، آنقدر بی‌تفاوت بوده‌اند که این درختان دچار بیماری بشوند تا جایی که به‌دلیل خطر فرو افتادن مجبور به قطع آنها بشوند.
سایه درختان چناری که دیگر نیست
در حاشیه خیابان ولیعصر و روبه‌روی بیمارستان دی که قدم می‌زنید آثار باقیمانده از درختان چنار قطع شده سن بالا را می‌بینید. درختانی که رعایت کهولت سن‌شان را نکرده‌اند و به تیغ تیز تبر سپردندشان. از مامور راهنمایی و رانندگی که در آن حوالی ایستاده است می‌پرسم: خبر دارید درختان این خیابان قطع شده‌اند؟ سری به نشانه عدم اطمینان از علت قطع درختان تکان می‌دهد و می‌گوید: من دلیلش را نمی‌دانم اما چند درخت اینجا بود که ظهرها برای فرار از گرما زیر سایه‌اش می‌ایستادم! و حالا درخت رفته و سایه‌ای هم از آن باقی نمانده است.
عابری که در همین منطقه زندگی می‌کند می‌گوید: مرگ این درختان چند صدساله مثل مرگ هزاران نهال است. از سویی دیگر حسن پیراسته، عضو کمیته محیط‌ زیست شورای شهر تهران درباره علت قطع درختان پیش از این گفته بود که قطع درختان ولیعصر به همین راحتی نیست و باید گزارش ارائه‌شده از سوی سازمان پارک‌ها به کمیته پژوهشی که شامل استادان دانشگاهی و... می‌شود برود و در آنجا مورد تائید قرار بگیرد.
تهران برای تهرانیان به پهنای خیابان ولیعصر است که از راه‌آهن تا تجریش کشیده شده است؛ خیابانی که دوسویش را درختان انبوه چنار چنان پوشانده‌اند که دیگر سن و سالشان مشخص نیست، تنها قدمت‌شان معلوم است که شاهد خاطرات زیادی بوده‌اند. مسئولان میراث فرهنگی، شهرداری و محیط زیست باید دست درختان را بگیرند تا تیغ تبر، آخرین علاج برای درد فرو افتادنشان نباشد.
درخت‌ها را مزاحم می‌دانند
ولیعصر بلندترین خیابان تهران و خاورمیانه است، که همه شهروندان تهرانی در هر سنی خاطرات خوشی از قدم زدن در این خیابان و زیر سایه درختانش دارند. اما اکنون حال درختان خیابان ولیعصر بد است و در روزهای گذشته برای حفاظت از جان عابران تعدادی از این درختان شبانه قطع شده‌اند. مسئولان شهری تعداد درختان قطع شده را شش درخت می‌دانند، اما منابع غیررسمی خبر قطع 20 درخت را هم داده‌اند.
هومان خاکپور فعال محیط زیست می‌گوید:اگر بیماری این درختان در حد طغیان بوده است چرا مسئولان پیشگیری نکرده‌اند؟! متاسفانه در اکثر مناطق کشور درختان را مزاحم می‌دانند. در مدرسه‌ای قدیمی در شهرستان بروجن ۵۰ درخت ۵ تا ۲۰ ساله که همگی با دستان دانش‌آموزان و مربیان این مدرسه کاشته شده بودند به بهانه بهتر دیده شدن شعارهای روی دیوار قطع شدند و در واقع فضای سبز مدرسه را تخریب کردند. این کارشناس محیط زیست تاکید کرد: اشکالی که در کمیسیون ماده 7 شهرداری وجود دارد این است که مجوز قطع و مدیریت فضای سبز در کمیسیون‌های شهرداری گرفته می‌شود و کسی از سازمان محیط زیست و منابع طبیعی در این کمیسیون حضور ندارد تا از ضررهای قطع درختان که به محیط زیست آسیب می‌زند دفاع کند.
از سویی دیگر، مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران با بیان اینکه قطع درختان به‌دلیل جلوگیری از بروز خسارت، مستلزم کاشت نهال در محدوده قطع درخت است، به قانون آنلاین می‌گوید: از ابتدای امسال بیش از 1000 اصله نهال در محدوده‌ای که درختان کهنسال خیابان ولیعصر قطع شده؛ غرس شده است. اما هومان خاکپور فعال محیط زیست معتقد است: احتمال اینکه نهال‌های کاشته‌شده بتوانند مانند درخت‌های چنار قدیمی رشد کنند بسیار کم است زیرا شرایط آب و هوایی و خاک خیابان ولیعصر بسیار تغییر کرده است.در حال حاضر به‌دلیل آلودگی هوا و فاضلاب که در پای درختان جاری است احتمال رشد درختان مثل 100 سال گذشته وجود ندارد.
بدون استعلام میراث فرهنگی سرمایه ملی قطع شد
در پروسه ملی شدن خیابان ولیعصر تهران، سازمان‌هایی از جمله شهرداری موظف به دریافت استعلام از سازمان میراث فرهنگی برای انجام هر طرحی در این خیابان شدند.اما مسعود نصرتی، مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران با اظهار بی‌اطلاعی از قطع درختان خیابان ولیعصر به مهر گفت: در جریان موضوع نیستم و برای این کار استعلامی نیز از سازمان میراث فرهنگی گرفته نشده است.
خیابان ولیعصر علاوه بر خانه‌های تاریخی با درختانش به ثبت رسیده است و یکی از دلایل ثبت آن، وجود درختان قدیمی چنار آن بود به‌عنوان مثال اگر باغ تاریخی را ثبت ملی می‌کنیم به‌طور حتم با همه درختانش ثبت می‌شود. رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی معتقد است مسئولان شهرداری باید یاد بگیرند در مورد خیابانی که ثبت ملی شده است آدابی را انجام دهند که در تعامل با سازمان میراث فرهنگی باشد نه اینکه به تنهایی در شهرداری راجع به قطع درختانی که جزو آثار ملی هستند، تصمیم بگیرند.
محمد بهشتی تاکید کرد: سازمان میراث فرهنگی، نه‌تنها درمورد درختان خیابان ولیعصر بلکه درمورد تمام فعل و انفعالاتی که حوالی این خیابان رخ می‌دهد، مسئول است. این سازمان باید درمورد آثار ملی فعال‌تر رفتار کند و با نشستی که با مسئولان شهرداری می‌گذارد از حفظ این آثار دفاع کند تا درختان به بهانه آفت‌زدگی قطع نشوند."

معاون فرماندار زنجان : در سال گذشته ‌۲۴۰۰ سگ ولگرد در اين شهرستان معدوم شده اند.


معاون فرماندار زنجان می گويد: ۲۴۰۰ سگ ولگرد در اين شهرستان معدوم شده اند. 


"به گزارش خبرگزاری ايسنا،‌ محمدرضا براتی اشاره کرد که از اين تعداد، ۲۳۰۰ سگ در محدوده شهر زنجان و ۱۰۰ سگ نيز در روستاهای اين شهرستان شناسايی و معدوم شدند.
 
او همچنين گفت که از سال پيش، کارگروه منظمی برای پيگيری و معدوم کردن سگ‎های ولگرد در زنجان تشکيل شده است و افزود که برای معدوم کردن هر سگ ولگرد که به صورت قانونی و با رعايت مراقبت‌های بهداشتی انجام شود، ۲۸ هزار تومان هزينه پرداخت می‌شود.
 
بر اساس اين گزارش، ‌ارتش گلوله های مورد نياز برای معدوم کردن سگ‌های ولگرد را تامين می کند."